;

نگارش هفتم -

درس 5 نگارش هفتم

kimia karimi

نگارش هفتم. درس 5 نگارش هفتم

بچه ها میشه ادامه ی اینو کامل کنید؟انشا باشه رد پای کفش های کهنه و فرطوتش روی برف های نرم افتاده بود صدای کفش هایش که گویای این بود سال هاست با همان کفش سر می کند ،ازارش میداد........ قشنگ باشه فقط اگه تونستید تایپ کنید

تبلیغات

جواب ها

*M* T*

نگارش هفتم

ایستاد.کمی به کفش هایش نگاه کرد.آنهارا از پایش در آورد. به دست گرفت و راه افتاد.بعد از مدت ها راه رفتن، خجالت کشید و ایستاد.انگار مردم مسخره اش میکردند و به او می خندیدند.دخترک پاهایش بی حس شده بود وناراحت شد.کفش هایش را بر زمین گذاشت،آنها را پوشید و دوباره به راه افتاد.دخترک تازه حقوق گرفته بود.در حال راه رفتن از جلوی یک مغازه کفش فروشی عبور کرد.کمی جلوتر ایستاد.به فکر فرو رفت.آخه قرار بود با پولی که گرفته هم برای خانه خرید کند،هم برای مادرش دارو بخرد و هم برای خود کفش بخرد.به عقب برگشت.جلوی مغازه کفش فروشی ایستاد.یکی از کفش ها نظرش را به خود جلب کرد.انگار از آن کفش خوشش آمده بود.داخل شد.به فروشنده گفت که آن کفش هارا برایش بیاورد.فروشنده کفش ها را آورد.دخترک کفش را گرفت و برپا کرد.کفش در پای دخترک خیلی زیبا بود،آن را پسندید و خرید.دخترک خیلی خوشحال بود.هنگامی که خواست از مغازه بیرون آید چشمش به کفش های کهنه خود افتاد.برگشت و آنهارا برداشت.زیرا آنهاهدیه پدرش بود.خارج شد.در حال راه رفتن احساس کرد پاهایش یخ زده.با خود فکر کرد که این کفش ها مثل کفش هایی که پدرش برایش خریده پاهایش را گرم

فروش نقد خودرو از امروز فقط در 45 دقیقه!

مشخصات خودرو را در این سامانه وارد کنید، در کمتر از ۴۵ دقیقه خریدار پیدا شده و معامله را در محضر و بصورت نقد انجام دهید.

سوالات مشابه